نقاشی بابا هاشم از صورت کوروش
یکی بود یکی نبود.
کوروش بابا صبح تا شب میخوابه.
شب وقتی بابا و مامانش میخوان بخوابن تازه ساعت بیداریشه
چشماش کامل باز، سرحال، منتظر حرف زدن باهاش
ماچی؟ چشمها نیمه باز، گیج، فقط خواب
اینو یکی از اون شبایی که بغلم بود و تو خونه باهم ماشین بازی میکردیم و تمام خونه رو زیر پا گذاشتیم روی تخته وایت برد آشپزخونه کشیدم.
به نظر خودم و مامانش که خیلی شبیه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی